جدول جو
جدول جو

معنی عطا آباد - جستجوی لغت در جدول جو

عطا آباد
(عَطْ طا)
دهی است از دهستان سمیرم پائین، بخش حومه شهرستان شهرضا. سکنۀ آن 1845 تن. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات، پنبه، انگور و خشکبار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ دَ)
کنایه از دنیای دیگرست. مرگ که خاتمت زندگی است و مرادف با عدم خانه و عدم زار و عدم گاه است:
کس نیامد به جهان کز غم ابنای جهان
کف زنان رقص کنان تا عدم آباد نرفت.
طالب آملی (از آنندراج).
اگر اندک حرکتی... صادر گشتی عقوبت و تنکیل آن به غیر به عدم آباد فرستادن قناعت نکردی. (ترجمه محاسن اصفهان). ظلم و عدوان از اطراف امصار و بلاد روی به عدم آباد آورد. (حبیب السیر چ طهران ص 322)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
قصبۀ مرکز بخش و دهستان لطف آباد شهرستان دره گز، واقع در 24هزارگزی شمال خاوری دره گز. جلگه، معتدل و دارای 2595 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات، پنبه و انگور. شغل اهالی زراعت و راه آنجا اتومبیل رو است. ادارات دولتی: بخشداری، شهربانی، دارائی، ژاندارمری، پست و تلگراف، فرهنگ، گمرک، مرزبانی، پادگان نظامی و دبستانی نیز دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان دشمنزیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در 52 هزارگزی راه فرعی هرایجان به اردکان. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و مالاریایی، و 284 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن غلات و برنج و حبوبات است. اهالی به زراعت و گلیم بافی اشتغال دارند. راه آن مالرو است. این ده دارای دبستان و معدن سنگ گچ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و نیز رجوع به فارسنامۀ ناصری ص 304، بلوکات فارس، بلوک ممسنی شود
لغت نامه دهخدا
(عِ)
دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 29 هزارگزی باختر نورآباد و 19 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاه. در دامنۀ کوه واقع شده. ناحیه ایست سردسیر و مالاریایی، دارای 600 تن سکنه. آب آن از چشمۀ بازگیر تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات وپشم است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان، سیاه چادر و قالی بافی است. دارای راه مالرو بوده و ساکنین آن از طایفۀ باولی هستند که در زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (سابق) واقع در نزدیکی مرز ایران و شوروی، در کنار راه آهن، کرسی ترکمنستان. این شهر یکصدوهفتادهزار تن سکنه دارد و دارای دانشگاه است و تولیدات آن صنایع نساجی از قبیل پنبه و ابریشم و نیز مواد غذائی است. عشق آباد در قدیم جزو خراسان بوده است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی از دهستان فشند بخش کرج شهرستان تهران. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر و 218 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه سار تأمین میشود. محصولات آن غلات و بنشن، صیفی و باغات میوه و قلمستان و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنها کرباس بافی است. امامزاده ای دارد بنام هاشم. از کاروان سرای عرب آباد کنار شوسه بدانجا ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ سَ)
دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. واقع در 65هزارگزی شمال باختری رشخوار و 20هزارگزی جنوب شوسۀ راه عمومی تربت حیدریه به سلامی جلگه ای و گرمسیر است. 995 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. و محصولات آن غلات، بادام، ابریشم و بنشن و پنبه است اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی آنها کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ بَ)
دهی از دهستان جاپلق، بخش الیگودرز، شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 204 تن. آب آن از قنات و چاه محصول آن غلات و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عِ وَ)
دهی است از دهستان مرودشت، بخش زرقان، شهرستان شیراز. دارای 691 تن سکنه. آب آن از رود خانه سیوند و قنات تأمین می شود و محصول آن غلات و حبوب و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و در ’فارسنامۀ ناصری’ آمده است که عمادآباد دهی است از ناحیۀ خفرک سفلی، از نواحی بلوک مرودشت، از بلوکات فارس. و این ده در یک فرسخی بیشتر میانۀ جنوب و مغرب فتح آباد واقع است. رجوع به فارسنامۀ ناصری ص 300 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک. سکنۀ آن 100تن. آب آن از چشمۀ محلی و رود خانه طوره. محصول آن غلات و چغندرقند و انگور است. نام قدیمی این آبادی پنجه علی بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد با 137 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ نِ)
دهی جزء دهستان قمرود بخش مرکزی شهرستان قم با 200 تن سکنه. آب آن از رود خانه قره چای و چاه. محصول آن غلات و لبنیات است. ساکنان این ده از طایفۀشاهسون میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ وَ)
دهی از دهستان شهرستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان با 200 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات، حبوب، پنبه، پسته و انگور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ طَ)
دهی از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابورواقع در 6 هزارگزی باختر نیشابور. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است و 212 تن سکنه دارد. آب از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قُطْ طَ بی یا)
قصبۀ مرکز بخش دهستان کردیان از شهرستان جهرم. مختصات جغرافیائی آن عبارتند از: طول 53 درجه و 37دقیقه از گرینویچ، عرض 28 درجه و 39 دقیقه. ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1060 گز است. این قصبه در 18هزارگزی شمال خاور جهرم و 52 هزارگزی جنوب شهر فسا واقع است و به دو شهر مزبور و شهر شیراز به وسیلۀ شوسه مربوط میباشد. هوای آن گرم و خشک و آب مشروب قصبه از باران است که در آب انبار جمع و نگاهداری میشود، آب برای زراعت از چشمه شور، و دیمی کاری زیاد است. محصولات عبارتند از غلات، پنبه، خرما، تریاک، مرکبات و شغل اهالی زراعت و باغداری و کسب، صنایع دستی زنان قالی بافی. سکنه مطابق آخرین آمار 1913 تن است. از ادارات دولتی فقط بخشداری و دفتر پست و در حدود 10 باب دکان و یک دبستان نیز دارد. در 2هزارگزی شمال باختر آن خرابه های بندی که برای جمعآوری آب باران ساخته شده بود دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نا آباد
تصویر نا آباد
خراب ویران آباد
فرهنگ لغت هوشیار